چهار ماهگی

چهار ماهگی یسنای من . ،بابا رفته کرج برای کارای درسش ، و امیمی هم مدرسه هست ، چهارشنبه ،26مهر 96


فدات شم .️️️
خیلی دوست دارم ، هنوز غلت نمیزنی ، اما امروز سه بار غلتیدی ، و با امیرحسین که خیلی حرف میزنی و جوری،....
البته خیلی با حالی ، دیروز با اتوبوس رفتیم کلاس زبان امیرحسین ، اما ...
همین که اتو راه افتاد از اون گریه های وحشتناک کردی ، و من میخواستم پیاده شم... اینقدر ایت الکرسی خوندم تا رسیدیم ّ... دوست دارم . ارزوی من